دختری که آرزویش را خودش برآورده کرد؛ وقتی تلویزیون روشن بود با ۲ دو چاقو رفتم و ...
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۸۴۲۲۳
دختر جوان که بعد از چند روز پنهانکاری عاقبت به کشتن پدرش با ۱۸ ضربه چاقو اعتراف کرده بود، جزییات جدیدی از انگیزه و نحوه قتل را فاش کرد.
کشف راز این قتل پنجشنبه گذشته در دستور کار بازپرس جنایی تهران قرار گرفت و او با حضور در صحنه جنایت تحقیقات را آغاز کرد. در این جنایت مردی ۵۲ ساله هدف ۱۸ ضربه چاقو قرار گرفته بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بعد از شروع تحقیقات بازپرس جنایی به همسر و دختر مقتول مظنون شد و دستور بازداشت آنها را صادر کرد اما دو زن اتهام قتل را رد کردند و همسر مقتول گفت شوهرش در درگیری با همسایهای که در نیم طبقه پشت بام زندگی میکند، کشته شده است.
در این میان مرد همسایه نیز اتهام قتل را رد کرد و گفت مقتول و همسرش اختلاف داشتند و احتمالا قتل به همین موضوع مربوط است.
در نهایت پسر معلول مقتول خواهرش را به عنوان قاتل معرفی و این دختر نیز به جرمش اعتراف کرد.
دختر جوان روز سه شنبه بازجویی شد ودر جدیدترین اظهاراتش گفت: من دختر درس خوانی بودم، در رشته تجربی درس میخواندم و شاگرد اول مدرسه بودم. دوست داشتم پزشک شوم، اما پدرم آدم بداخلاقی بود و هر سه ما را اذیت می کرد، کتکمان میزد من و مادرم از او میترسیدیم، برادرم هم که به خاطر معلولیت توان مقابله با او را نداشت. ما آنقدر از او میترسیدیم که وقتی وارد خانه میشد وحشتم زیاد میشد، حتی نمیگذاشت از خانه بیرون برویم. مثلا من آرزو داشتم یک خودرو داشته باشم اما او برای خانواده ماشین نمیخرید. پدرم حتی آبرویم را در خیابان و پیش همکلاسیهایم میبرد. در مورد مادرم هم مدام به همسایهها میگفت باید یک زن دیگر بگیرد.
این دختر در مورد احساسات خود و دیگر اعضای خانواده نسبت به پدرش گفت: مادرم زن سادهای بود و واکنشی به او نشان نمیداد، اما من و برادرم بابت بد رفتاریهای پدرم از او متنفر بودیم و خسته شده بودیم . چون خوردن را دوست داشت فقط خوراکی میخرید و غذا، اما به چیزی دیگر اهمیت نمی داد.
این متهم به قتل در مورد نقشه قتل نیز اعتراف کرد: با گوشی پدرم امانت توئیتر ساختم و خودم برای آن اکانت کامنت های تهدیدآمیز گذاشتم تا همه فکر کنند یک غریبه پدرم را تهدید می کرد. چون از او متنفر بودم، میخواستم او را بشکنم .آرزو داشتم تصادف کند و بمیرد تا همه ما راحت شویم، اما فقط آرزو بود. حتی چندبار خواستم خودکشی کنم اما دلم به حال مادر و برادرم که تنها تکیه گاهشان بودم سوخت و منصرف شدم. زمان قتل پدرم خواب بود. من دو چاقو برداشتم. ،برادرم که فکر میکنم فهمید میخواهم چه کار کنم تلویزیون را روشن و صدایش را بلند کرد و من هم با چاقوها به جان پدرم افتادم، چند ضربه در خواب زدم. بیدار که شد ضربه هایی بعدی را زدم. تقصیر خودش بود که او را کشتم. ما را روانی کرده بود. عصبی و پرخاشگر شده بودم و حس می کردم مشکلات روحی به سراغم آمده اما نه تنها خودش پیش روانشناس نمی رفتم بلکه اجازه نمی داد ما هم پیش روانشناس برویم.
این دختر در مورد پنهانکاری خانوادگی نیز گفت: بعد از مدتی مادرم که او را زمان قتل به بهانه غذای گربه بیرون فرستاده بودم، به خانه برگشت و با صحنه قتل روبرو شد. بعد از آن بود که تصمیم به صحنه سازی گرفتیم تا وانمود کنیم یک مرد که با پدرم اختلاف و دعوا داشته او را کشته است. نمیخواستم به عنوان قاتل زندانی و قصاص شوم برای همین قتل را گردن همسایه انداختم اما یک شب قبل از اعتراف که در بازداشتگاه خواب بودم، دیدم که پدرم آمده و زنده است. دارد دوباره با من دعوا می کند، همه بدنم می لرزید و دستهایم یخ زده بود برای همین صبح که بیدار شدم تصمیم گرفتم اعتراف کنم. البته برادرم هم ماجرا را لو داده بود. پدرم از من یک قاتل ساخت. حق من نبود که در ۲۲ سالگی قاتل و بعد هم قصاص شوم.
۲۳۳۲۳۳
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1807882منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: قتل قتل ناموسی مرگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۸۴۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد
دختری که در یک جدال خانوادگی مادرش را به قتل رسانده بود با جلب رضایت اولیای دم به ۱۰ سال حبس محکوم شد.
به گزارش مشرق، فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.
پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ سالهای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.
نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا میکردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحثمان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد. با اینکه مجروح شده بودم اما وقتی دیدم از سرش خون میآید دستهایش را گرفتم تا آرام بگیرد اما او عصبانیتر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. میخواستم قرصهایش را بخرم اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتشنشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتهاند.
در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.»با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی میکردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایهمان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند. یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر میشد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه داییام در شهرستان رفتم. نمیخواستم به خانه برگردم اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیریهای ما شروع شد.
من در این سالها خیلی سختی کشیدم اما من قاتل مادرم نیستم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم
در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.
بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست میکنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران